معماری داخلی و پلان ساختمان , آخرین اخبار معماری و معرفی معماران

طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی و نما ، محوطه سازی ، دفاتر اداری و تجاری ، کناف و نور مخفی ، کاغذ دیواری و

معماری داخلی و پلان ساختمان , آخرین اخبار معماری و معرفی معماران

طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی و نما ، محوطه سازی ، دفاتر اداری و تجاری ، کناف و نور مخفی ، کاغذ دیواری و

کیش تجاری

اگرچه جزیره کیش در حال حاضر یک منطقه در حال توسعه است، می‌توان آن را به‌عنوان دو منطقه اصلی دید: یکی منطقه توسعه یافته طی سال‌های پیش و دیگری منطقه در حال توسعه. این پروژه یک مجموعه‌ی هتل و اداری است که در آستانه‌ی منطقه در حال توسعه و منطقه توسعه یافته قرار دارد. این نقش، هم‌بخشی با دو منطقه را تسهیل نمود و هم‌چنین به‌طور موثری در توسعه‌های آتی کاربرد دارد. سیستم حمل و نقل پروژه شامل دو مجموعه موازی خیابان است که توسط یک مجموعه‌ی قائمه‌ی دیگر به هم وصل می‌شوند. سایت در جاده ساختاری اصلی قرار دارد که دسترسی به آن را آسان کرده و از جاده اصلی قابل مشاهده است. به‌علاوه، قرارگیری در تقاطع یک خیابان ارتباطی و جاده اصلی شهر نیز می‌تواند از ویژگی‌های مهم پروژه باشد. سه نقطه تمثیلی در طرح جامع کیش وجود دارد. این پروژه، یک برج دوکاره‌ی 23 طبقه‌ای است که دندانه‌دار شده تا نقشی تمثیلی در منطقه و شهر ایفا کند. براساس این سه دلیل، این پروژه مایل است که طرحی تمثیلی در کیشِ آینده باشد. پروژه این پتانسیل را داراست تا براساس برنامه کارکردی و محل قرارگیری‌اش در شهر، به‌عنوان یک ساختمان تمثیلی در جزیره کیش باشد. برای ایجاد طراحی اولیه، ما دو فعالیت متفاوت را برگزیدیم: 1- داشتن یک تاثیر شهری و دست‌یابی به یک وید قابل‌توجه شهری؛ ما یک فُرم U شکلِ شناور را در ارتفاع بالاتر طراحی نمودیم. 2- ایجاد تاثیر بر محیط شهری پروژه. ما یک فرم U شکل دیگر را ایجاد کردیم که از سطح زمین شروع می‌شد. تقاطع ویدهای این دو فرم، یک وید داخلی ایجاد نمود که این دو را به هم و به محیط شهری پیوند می‌دهد. در مرحله بعدی، ما هر دو وید را از یک طرف بستیم تا فضای فروش بیش‌تری را ذخیره کنیم و خصوصی‌بودن کل پروژه را نیز حفظ نماییم. تکنیک اصلی برای طراحی فرم، تفریق بود. در ابتدا، ما المان را به‌عنوان یک انفصال مخروطی از حاشیه سایت درنظر گرفتیم که درعین حالی که بالا می‌رود تا فاصله‌ای معقول از ساختمان‌های مجاور بسازد، عقب می‌کشد. در مرحله دوم، ما ویدهای Uشکلِ پیش‌گفته را از این افصال پایه‌ای تفریق کردیم. درنتیجه، ما شکلی دیاگرامی را پروراندیم که براساس اسناد اولیه، به حوزه مجاز دست یافت. شکل نهایی، دو تِمِ متفاوت دارد که دومی الهام‌بخش ما در طراحیِ نما بود. اولی چهره‌ی در معرضِ دید پروژه است که یک ایده مسطح هندسی است. تم دوم که در درون قرار دارد ویدی داخلی شامل پلت‌فرم‌های عمومی است. برای شکل‌دهی نمای نهایی، ما یک شبکه توری یک‌سان را کسب کردیم که از لایه بیرونی به لایه درونی رشد می‌کند. ما یک پوسته روی‌هم قرارگرفته را بر شبکه توری در نظر گرفتیم که رنگ، ساخت، بازشوها، الگو و غیره را دگرگون می‌کند و براساس تم دوگانه‌ی شکل نهایی است. این دگرگونی‌ها و سایر موضوعات طراحی مانند دست‌رسی به نیروی خورشیدی، سایه‌اندازی مطلوب، تهویه، نیاز به چشم‌انداز (در هتل) و در دید بودن (برای فروشندگان) ما را به نمای ارائه شده‌ی پایانی هدایت نمود



 
ادامه مطلب ...

ایستگاه راه آهن افراگولا در ناپل از زاها حدید ؛ ادامه ساخت و ساز پس از دو سال توقف


ساخت و ساز ایستگاه افراگولا در ناپل ایتالیا، با طراحی زاها حدید دوباره از سر گرفته می شود. این پروژه که اولین بار در سال 2003 آغاز گردید، در سال 2012 پس از نگرانی هایی بر سر بودجه، ساخت آن به حالت تعلیق درآمده بود. در جلسه ی اخیر آر اف آی، شرکتی که شبکه راه آهن ایتالیا را از آن ِ خود دارد، تصمیم گرفته شده است که ساخت این ایستگاه، مجددا ادامه پیدا کند.

مجموعه ی این ایستگاه جدید، در سه کیلومتری شمال مرکز شهر قرار گرفته است و پیش بینی شده که به عنوان یک نقطه عطف شهری معاصر و یک پیش درآمد و تسریع کننده ی توسعه آینده ی این منطقه، عمل نماید. زبان معماری این طرح، نشان دهنده ی یک مفهوم مناسب از جنبش با استفاده از حرکتی پویا از شیشه و بتون می باشد.

این پروژه، دروازه ی جدیدی برای ورود به ناپل خواهد ساخت؛ یک منطقه ی تبادل حمل و نقلی که شهر را به راه آهن سریع السیر تی ای وی متصل خواهد می نماید. کانسپت اولیه این طراحی، ایجاد یک پل گسترده بوده است تا تمامی خطوط راه آهن را به هم متصل سازد و با فرمی همچون پل های عابر پیاده، هر دو سمت ایستگاه را به هم متصل کند.

 

  ادامه مطلب ...

فروشگاه

توماس هیترویک منهتن را با طراحی فروشگاه جدیدش برای Longchamp حیرت زده کرد.




 

به قول اسکار وایلد همه چیز با یک کیف دستی شروع شد. در سال 2003 شرکت بین المللی فرانسوی Longchamp ، بزرگترین تامین کننده لوازم لوکس، برای طراحی یک کیف دستی، از مبتکر خستگی ناپذیر توماس هیترویک دعوت بعمل آورد. او هم به درستی به فکر یک کیف زیپی افتاد، نمونه ای از یک مدل نه چندان معروف، با این فکر که در آن یک زیپ بسیار دراز به صورت حلقه های افقی هم مرکزی به دور کیف پیچیده شده است در حالیکه قابلیت فشرده شدن و کش آمدن را همانند یک آکاردئون کوچک اما فوق العاده زیبا، به آن میدهد. پس از این نخستین پروژه پرهیاهو رابطه Longchamp / Heatherwick اکنون در کار جدی دیگری به صورت محکمتری ادامه می یابد. این پروژه که مربوط به تکمیل نهایی و جنجال برانگیز یک فروشگاه جدید Longchamp در نیویورک است، اولین ناو فرماندهی شرکت محسوب می شود.




 

Longchamp نیویورک در حالیکه اولین طبقه از تنها ساختمان موجود در جنب چهارراه را به خود اختصاص داده، با سنگ فرش فوق العاده کمی که وجود دارد، بیشتر به یک کرجی می ماند تا یک ناو فرماندهی، حداقل از نمای بیرونی. این ساختمان که اولین بار در اواسط دهه 1930 ساخته شد، از یک بازسازی بد در دهه 1980 رنج میبرد.




 

اغوا و جلب توجه خانمهای کیف دوست مشکل پسند از ورای جنس لوکس بسیار زیبا و جذاب گرفته تا جای امن تابناکی برای وسایل چرمی لوکس، چالش اصلی طراحی هیترویک بود، اما او تا مرحله جلب اعتماد آنها پیش رفت. پلکان تماشایی مجللی مثل یک چشمه آرام به دور قسمت دایره وار مرکزی در جریان است، به طوریکه کرور کرور از خریداران با لبان خندان به خود زحمت رفتن به طبقات بالا را فقط به خاطر دیدن پلکان، می دهند.

آنچه بیش از راه پله ها از حالت تندیس گونه ای برخوردار است، بنای داخلی ساختمان می باشد که می تواند به عنوان مجموعه ای از شکلهای روبان مانند تعریف شود که از فولاد سخت به ضخامت 5/1 اینچ ( 38میلیمتر ) ساخته شده است. لایه های فلزی صیقل داده شده و جلا خورده به طور منظم و با ملایمت تمام برآمده و برجسته هستند تا شکل و قیافه ای مبهم اما بسیار اغوا کننده ازکف و خیز پله ها را ایجاد کند.
این پلکان که به دنیای درخشان کیف مشرف است، در میان نرده شیشه ای بسیار نازکی محصور شده است که مثل پارچه شفاف و نازکی، مواج و درخشان است.






 

هیترویک، با استفاده از موادی که همگی با استاندارد صنعتی صفحه های سطح شیشه ای مطابقت دارد و دارای استحکام مناسب و بازتاب ناپذیری هستند، در پی چیزی بوده که بطور هوس انگیزی سیال و زرق و برق دار باشد.نتیجه پیشرفت یکساله طرحی نهایی بود که از فناوری شیشه جلوی اتومبیل استفاده شده بود، هریک از قطعات مثل تار عنکبوتی پیچیده و تا خورده بود و هرکدام بی نظیر.




 

در طبقه اصلی فروش همین حرکت مواج جالب توجه ادامه دارد. سقف چوبی لایه ای با دقت علمی فوق العاده ای برش خورده است و لایه های شکاف خورده با اندازه های مساوی به سمت پائین باز شده اند تا طبقات ویترینی کوچکی را فراهم آورند در حالیکه تمام اجزا و سازه های داخلی ساختمان را نیز در معرض نمایش قرار می دهند. با همان اسلوب شکاف خوردن و باز شدن، کف زمین نیز تغییر شکل داده شده است به طوریکه مجموعه هایی از سطوح که با زیبایی کامل انحنا داده شده اند، شکل گرفته که بر روی آنها محصولات دست ساز بسیار زیباو با سلیقه Longchamp به طرز آراسته ای چیده شده اند.




 

طبقه دوم جدید شامل کالاهای تجاری با دفاتر و نمایشگاه و یک باغ بالای بام بسیار دل انگیز و مجلل می باشد. همه این مجموعه درست شبیه شهر نیویورک است همچنانکه توسط صحنه های Bacchanalion در مهمانی افتتاح مورد تایید قرار گرفت( و به عنوان قسمتی از یک نمایش تلویزیونی بر اساس آخرین آثار هیترویک پخش شد.) اما درکنار این طرح به دور از هرگونه پوچی، نکات بسیار مهم چندی نیز وجود داردکه درباره اهمیت حرفه، ابداء ساخت وساز و اینکه مرزها چگونه می توانند و باید اعمال شوند، میبایست مورد توجه قرار گیرند.این شاید نمونه معماری مربوط به بحث آشنای طراحی مد باشد؛ در مورد برتریت ذاتی خیاطی درجه یک بر لباسهای حاضری.Longchamp به سادگی میتوانست آسودگی های متداول و آرامش تجمل گرایانه را برگزیند اما در عوض با انتخاب یک راه جذابتر، پاداش این اعتماد را صمیمانه دریافت کرد.